_فقط ازتون یک سوال دارم،
دلم می خواهد جوابم رو بدین.
_بفرمایید.
_من رو دوست دارید؟
اُدت بدون تأمل جواب داد:
_بله
این گفتگو منو توی فکر برد..
پاسخ به این پرسش چه اندازه حیات بخش است
مخصوصا اگر منتظر و مشتاق شنیدن آن، از فرد
معینی باشم.
لابد تو هم می خواهی بدانی که دوستت دارم!!
_البته که دوستت دارم.
چون تنها چیزی است که به لحظات من ارزش می بخشد.
میدانی؟
پاییز همیشه برای من شبیه چرخ فلک بوده است.
مرا می چرخاند و می چرخاند و می چرخاند
و درست زمانی که می خواهم
روی پای خودم بایستم دوباره شروع به چرخیدن
می کند.
هیچ وقت نفهمیدم پاییز چه می گوید...
اما خوب می دانم که می خواهد بگوید:
همیشه باید عاشق بمانم...
پاییز
به رساترین شکل ممکن زیبایی را به تصویر می کشد
و تا لحظه ی آخر بهترین آهنگ را می نوازد
و رقصنده ها را تا آخرین نفس می رقصاند...
پاییز!!
می خواهی عشق را یادآوری کنی و بگوئی
که عاشق بمانم؟ _چرا؟
چون عشق راز جاودانگی است...
و مرا ابدی می کند...
دیگر نه زمانی،
نه مکانی
نه آمدنی
و نه حتی رفتنی
نیست
تنها،
جایی در مرکز هستی،
می ایستی
و چرخ می زنی و چرخ می زنی و چرخ می زنی...