دل های پریشان

دل آدم چه گرم می شود گاهی...

به یک دل خوشی کوچک...

به یک احوال پرسی ساده...

به یک دلداری کوتاه...

به یک گوش دادن خالی بدون داوری!...!

به یک لبخند،یک سلام...

به یک وقت گذاشتن ساده برای تو...

به یک دعوت کوچک به صرف یک فنجان قهوه...

به شنیدن یک "من کنارت هستم"...

به یک هدیه ی بی مناسبت...

به یک "دوستت دارم "بی دلیل...

به یک نگاه به یک شاخه گل...

به شنیدن یک "دلم برایت تنگ شده"...!!!!

و ما چه بی رحمانه این دل خوشی های کوچک و ساده را از هم دریغ می کنیم....!!!

از  النــــــــــــاز ب شبنم

شبنم جان من پسوردم فراموش کردم بی زحمت با همون نام کاربری یه پسورد جدید بده

اینم ایمیلم قربون دستات شمارت آف بود گلم ممنون

nursehealth47@yahoo.com

پیش میاد دیگه ....(خجالت )

با سپاس از خانم ثابتی

نسیم یادها

نمیدونم شاید من زیاد سراغ احساسم میرم،

امیدوارم شما هم مثل من باشید.

وقتی داشتم انتخاب رشته می کردم پرستاری هر جایی که فکرتون برسه رو زده بودم حتی گناباد مشهد!

تو آزاد هم اونقدر حواسم پرت شده بود به پرستاری ،که فقط پرستاری تبریز رو زدم،نه جای دیگه!

جاتون خالی وقتی تو خونه نگا می کردم تنها بودم،یه جیغی کشیدم در حد لالیگا!!!طوری که همسایمون شنید!

اون وقتا خیلی خیلی آسون گرفته بودم فک نمی کردم اینقد مسئولیت داره ولی الان راستشو بخواین میترسم!

وقتی میرم به بخشا وبیما را رو میبینم و ارائه ی خدمات بی مثال تموم همکارای محترممون رو میبینم گاهی وقتا پشیمون میشم.

سختیش به کنار دعا کنین روش نسل قدیم رو ادامه ندیم.

امیدوارم ازم ناراحت نشن همکارا ولی بعضی اوقات کارایی میبینم که واقعا" ناراحت میشم،اون موقع هستش که بحث جالب رضایت و عدم رضایت تو وجدان آدم جولان میره!

البته کوتاهی  تنها از طرف پرسنل نیست مسئله از جای دیگه هم آب میخوره!!!!

یه بار یه مریضی  یه جوری دعام کرد تن خودم لرزید چه برسه به تارهای آسمون*

این وقتاست که باز خوشحال میشم انتخاب اشتباهی نکردم،

آرزو دارم هممون پرستارای با معلوماتی باشیم و محدود به بخشامون نباشیم. به امید روزی که هم ما و هم دیگرون جایگاه پرستاری رو بهتر بشناسیم

                                                                                                                   *الهی آمین*

دلم برا همه ی دوستام اندازه ی تک ستاره ی برفایی شده که این روزا همه جا رو سفید پوش کرده.

دوست واقعی مثل صبح میمونه،

نمیشه تموم روز داشتش،

ولی مطمئن هستی که فردا،

روز بعد،

هفته ی بعد،

سال بعد و تا ابد هست،

شماها برام یه صبح قشنگین!


از شیخ بهایی پرسیدند:

خیلی سخت می گذرد،چه باید کرد؟

شیخ گفت:

خودت که می گویی سخت می گذرد،سخت که نمی ماند!!

پس خدا را شکر کن که می گذرد و نمی ماند....

الناز و دوستای بی وفای وبلاگ ننویس

ای خدا اگه من تو ورودی این بچه های پرستاری مهر ۸۹ نبودم

ب نظرتون کی اینجا مطلب میذاشت  از ۵۶ نفر  فقط من آپ میکنم

خانم امینی و ثابتی  و خصوصا مدیر وب رفتن گل بچینن

واقعا ک .......

گروه 4 و ماجراهایش

برو بچ باحال "گروه ۴"

آقا خیلی خوشحالم ک با شما هم گروهی شدم ،سر افرازمون کردید   خخخ

نه واقعا انصافی گروهمون خیلی پایس تو درس نخوندن و هماهنگی وظایف

خانم ها : ب شرح وظایف در گروه

طاهره جان مسئول درس خواندن ب جای بقیه اعضای گروه میباشد .

مریم جان مسئول Write  آموزش های استاد ضمن کارورزی و کاآموزی

پریسا جان مسئول انتقال خواسته های بقیه اعضا گروه از استاد جهت (....بوق...) است

زهرا جان مسئول  بهم زدن کنفرانس هایی ک توسط استاد تعیین میشود .

وحیده جز تازه کارای گروه است و همکاری لازم را با همه دارد .

عزیزه مسئول تحریک گروه جهت اعتراض  دسته جمعی

فرزانه مسئول  پرسیدن سوال هایی ک ب عقل هیچکدوممون نمیرسه

خودمم مسئول جواب دادن ب سوالهای استاد بصورت تمام اتوماتیک و نیم اتوماتیک  در لحظه ای کسی جوابی نداره ب استاد بده ب اصطلاح غیب میگم

"بزن دس قشنگ رو جهت همکاری "

 

 

دنیای انتظار

دلم گرفت از بس

                                       "منتظر ماندم "
                                                                       و کسی صدایم نزد

                                                                                                          ....

گئجه لر

گلمه قارانیق گجه لر    طاقتیم یوخدور گجه لر    

 

گوزلریم توکسه یاشینی دریادن چوخدور گجه لر

 

طاقتیم یوخدور گجه لر

گجه لر اوزون گجه لر سس سیز

 

سحرین عطرین نینیرم سن سیز

 

آغرییر قلبیم گوزلریم خسته

 

یاتا بیلمیرم گل منی سس له

 

تبریک دانشجویان

یه تبریک به همه برو بچ  

آقا نسخه جدید سیستم درج نمرات راه اندازی شده خدا بخیر کنه

الهی آمین

از اون یکی که جز ۱۰  وکمی به بالا ندیدیم ،مونده این سیستم که تجدید بخشمون کنن  ازش

...

آنگاه که غرور کسی را له میکنی،

آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران میکنی،

آنگاه که شمع امید کسی را خاموش میکنی،

آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری،

آنگاه که حتی گوشت را میبندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی،

 آنگاه که خدا را می بینی و بنده ی خدا را نادیده میگیری،

می خواهم بدانم دستانت را بسوی کدام آسمان دراز میکنی،

تا برای خوشبختی خودت دعا کنی؟

                                                     "سهراب سپهری"

(میخوام هر کی این مطلبو خوند از ته دل دعا کنه همیشه ی طول خدمت خوش اخلاقو صبور باشیم)

بدون شرح!!!

خدایا ی جورایی ب ما و ی جورای دیگه ب بیمارا کمک کن...!!!

پرستار باید....

از آسمان پرسیدم پرستار کیست؟گفت:وسیع تر از من است

از کوه پرسیدم پرستار کیست؟ گفت:مقاوم تر از من است

از آینه پرسیدم پرستار کیست؟ گفت:پاکتر از من است

ازآب پرسیدم پرستار کیست؟ گفت:زلال تر از من است

از مادر پرسیدم پرستار کیست؟ گفت:مهربانتر از من است

از پیامبر پرسیدم پرستار کیست؟ گفت:از تمام یارانم به من نزدیکتر است

از خودش پرسیدم گفت:....خادم خدا....

یادمون نره به قول دوستمون:طرف حساب ما خداست...

من و یادگاری دوستان

با سلام و عرض قبولی طاعت و عبادت برای همه عزیزان

وامیدوارم شب لیله القدر یاد شما بوده باشیم تا ما رو هم از دعای خیرتون محروم نکنید ٬٬
دیشب که شب احیا بود نشستم با خودم و اعمال خودم تسویه کنم !!

بیشترین کسایی که یادم افتادن همکلاسی هامو و هم دانشکده ای هام بودن ...
اینقدر یاد دوستام شیرین بود که یادم رفت برا چی ب اونا رسیدم تو افکارم
از همین جا میگم دوستای خوبم  "حلالم کنید اگه بدی از من دیدید "
اما تو اوج فکرام  وقتی ک موقع سحری بود گفتم بذا ب همه ی دوستایی ک شمارشون دارم تک بزنم ببینم کیا بیدارن ،ک من اینقد دلتنگشونم
اکثر بچه ها بیدار بودم مثل خانم چهره ،دادرس،امینی و...
ک فقط یکی از اونا حالمون پرسید و دلتنگیمو تازه تر کرد کسی نبود جز چهره جان عزیز !!

باهم درد دل کردیم ..... و خلاصه بهش قول دادم ک فردا وبمون آپ میکنم  و چیزایی رو که از بچه ها  تو این مدت تو ذهنم مونده و بعنوان خاطره دوران دانشجوییم از اونا دارم ب قلم بکشم

از ردیف اوال بگیر تا ردیف های آخر 

سمیرا،الهام،آمنه ،بچه های درس خون و جز کسانی بودن که همیشه  ردیف اول میشستن و جزو هاشون کامل بود
فرزانه  و خواهرای عزیزمون طاهره و معصومه  جز نمونه های کلاسمون تو اخلاق و درس و واحد عملی بودن
عزیزه ،پریسا ،زهرا و مریم  همیشه جز کسانی بودن ک تو لژ کلاس میشستن و جز عزیزترین دوستام محسوب میشن ،یادم ک یبارم من با اونا نشستم تو لژ کلاس سر کلاس کودکان بودیم که شکلات سالگرد ازدواج خوردیم  باهم سر کلاس و استاد دیدمون و بحساب من ب همه بچه هایی ک شکلات خورده بودن ستاره زد  (* ۸ )  که اینطوری منم  شدم دانشجو ستاره دار مدیر گروه و معروف شدم .
شبنم و غزل و وحیده که جز دخترای باحال کلاس بودن ک همیشه سرشون ب کارای خودشون گرم  بود و غزل استاد نقاشی پای تخته بود و همیشه یچیزایی واسه گفتن داشت  کم نمیاورد و حرفاشو رک میزد و من پرنسس صداش میکردم،شبنم ام  خیلی باحال بود وزیر اعظم خودمون بود همیشه سر شهرستانها و تبریز بحثمون میشد ک با همکاری پرنسس مغلوبش میکردیم .
و اما وحیده ک جز کسانی بود ک تا میگفتی بالا چشت ابرو عصبانی میشد ولی ته ته  ک میرسیدی میدیدی بجا عصبانی شده از من زیاد خوشش نمیومد ولی من شاه صداش میکردم
صفیه گلمون ،خانم شاغل کلاس که همیشه وقتی شیفت شب بود میرفت اون عقب عقبا واسه خودش یجا پیدا میکرد و یه صندلی خالی جلو پاش میذاشت و وسط کلاس میخوابید اونم از نوع عمیق،گل گروهمون بود
میترا و ماهرخ جز ساکت ترین و آرام ترین ها بودن  و درس خوان و درس  گوش کن.اکثرا هم سر کلاس آروم با هم حرف میزدن طوری که بغل دستیشون هم نمیشنید!
سعیده و زهرا هم جز ساکت های یواشکی شلوغ کن بودن اما زیرک و باهوش
مهتاب و الهام و رومینا مهتاب از جمله دوستایی بود ک سر کلاس حرف رو رک میزد ب استاد و قضیه رو تموم میکرد البته گاها عصبی هم میشد ولی اون عزیزه ک میرفتن اتاق رییس دانشگاه حتما حقمون میگرفتن دستشون طلا
شبنم همین مدیر وبمون  و نازلی همیشه جفت هم بودن و کسی از کاراشون سر در نمیاورد جز خودشون
و اما بچه های باحال ورودیمون
رویا ،ریحان ،فاطمه "معروف ب دوست " بچه های واقعا باحال و صمیمی و راحت ک سوتی های فاطمه بیشتر از همه بود تو سر کلاس ،یا بهتر بگم کلا آنتراکت میرفتن  و دنیا ب کامشون بود شاد و خوش و خندان
سونیا همیشه سر کلاسهای صب با تاخیر میومد و  خنده های وسط کلاسش دل می برد ،و عصبی نمیشد ولی اگه میشد ...
وحیده و من ،وحیده ک کلا ساکت و دوستش ک من باشم شلوغ ! نمیشه از خودم برا خودم بنویسم منم باید یکی نقد کنه
نشاط  "یار اپیدی من " باهم اپیدمیولوژی رو با دکتر سالاری پاس کردیم

و اما نسرین نماینده خوبمون ک داشت یادم میرفت ،بگم بهترین کسی بود  برا نمایندگی انتخاب شده بود کم گفتم ،برای همه ی کارای کلاسمون دوندگی داشت و  گروه بندی کردن همکلاسی های من کار هرکسی نیس جز نسرین هم رضایت همکلاسی هم ب موقع عمل کردنش من که زیاد زحمت دادم بهش ممنونم نسرین جان ب خاطر تمامی زحمت هایی که برا ورودیمون ومن کشیدی من بجای همه ازت تشکر میکنم .

امیدوارم همه ی همکلاسیام هر جا که هستن دنیا ب کامشون باشه  و دلتنگ هیچکس نباشین




دلتنگ که باشي آدم ديگري مي‌شوي
خشن‌تر ، عصبي‌تر ، کلافه‌تر و تلخ‌تر ...
و جالب‌تر اين‌که با اطراف هم کاري نداري........
همه اش را نگه مي داري.........
و دقيقا سر همان کسي خالي مي‌کني که دلتنگ اش هستي

                                                                                                            دوستدار شما الناز

جا داره از خانم بیطرف به خاطر زحمتهایی که واسه وبلاگ میکشن نهایت قدردانی رو بکنم.

خسته نباشی مومن  

                                                                                           با تشکر : مدیر وبلاگ

میلاد حضرت ولی العصر برتمامی دوستداران آن حضرت مبارک

عشق زیبا

غم دانشجویی

سالها دور از خانه
دستیابی به غذا ساعت ها بعد از وقت غذا
مدت ها بعد از وقت خواب
افسوس خوردن بعد از جلسه امتحان
تصمیم کبری برای درس خواندن
گفت و گوی ناگهانی برای فرار از درس خواندن
ساعت ها در صف برای گرفتن بلیط اتوبوس برای عظیمت به خانه
حمل کیف سنگین "شامل "
-حمل جزوات کامل از دانشگاه به خوابگاه جهت کپی دستی
-برگرداندن جزواتی که با موفقیت کپی شده اند
-برگرداندن جزواتی که موفق یه کپی آنها نشده ایم .
تبصره :این مورد شامل آقایان نمیشود .
- برنامه ریزی های انیشتینی جهت کسب نمره "ویژه پاس "در کارنامه
-استفاده فوق العاده از ثانیه آخر مانده به وقت امتحان
-سفارش های طولانی برای اخذ حضور از استاد
-سفارش هایی با مدت مدید جهت کسب رضایت استاد برای عدم حذف ماده درسی
-زیرک بازی های لازم جهت گفتن حضور از جانب دوستان در کلاس
-در صورت نبود لیست اسم نوشتن دوستان در واحد درسی که انتخاب واحد نکرده اند .
-نوشتن لیست اسامی شامل :
دانشجویان حاضر در کلاس ۲۰ نفر
اسامی ثبت شده بالای ۴۰نفر
نتایج بعد حضور غیاب توسط استاد :
پرس وجو کردن علت نوشتن اسامی از طرف دوستان
خوابیدن سر کلاس با حالت یک در میان جهت عدم شک استاد به دانشجو (مدت خوابیدن ۳۰ ثانیه برای لژ مخصوص کلاس )

آنافیلاکسی

 



شرح بیماری


آنافیلاکسی‌ (شوک‌ آلرژیک‌) عبارت‌ است‌ از یک‌ پاسخ‌ آلرژیک‌ شدید به‌ داروها و بسیاری‌ از مواد آلرژی‌زای‌ دیگر که‌ زندگی‌ فرد را به‌ خطر می‌اندازد. آن‌ دسته‌ از واکنش‌های‌ آلرژیکی‌ که‌ تقریباً بلافاصله‌ رخ‌ می‌دهند معمولاً شدیدترین‌ هستند.

 

ادامه نوشته

ولادت حضرت زینب و روز پرستار مبارک

                               

واژه ی زیبای “پرستار” یعنی:

پ: پیمان خون بستن برای مهر و ایثار

ر: رفتن به سوی خدمت خلق

س: سربلند و ساده زیست و سختکوش

ت: تکمیل کننده کار طبیبان

ا: الگوی او مظهر تقوا، زینب کبری(س)

ر: راضی و خوشنود از رحمت خدا.

"روزت مبارک پرستار"





اگر زینب نمی آمد چه میشد / بهار کربلا کامل نمی شد

اگر بلبل هوای گل نمی کرد / گل از بی حرمتی پژمرده می شد

محبت در کجا ابراز می گشت / پرستاری پرستاری نمی شد

ولادت باسعادت الگوی پرستاران و روز پرستار مبارک






تقدیم ب همــــــــــــــــه دوستــــــــای عزیزم

خدایا مرا ببخش

           به خاطر همه درهایی که زدم

                             ولی هیچکدام خانه تو نبود

                نایت اسکین


همیشه به قلبتان گوش دهید

اگر چه در سمت چپ شما قرار دارد

همیشه راست خواهد گفت

 

                                                        

ترم جدیدنیمسال دوم  91-92

سلام ب همه دانشجوهایی که تازه از امتحان تموم شدن

یه نفس راحت ...
یه انتخاب واحد عالی 20 واحده
کلاس های پشت سرهم تموم نشدنی

الافی های تو دانشگاه

خوشگذرانی های توی  بوفه دانشگاه
دیر کردن های  سر کلاس
تاخیر زدنای بی خودی
کلاس های بدون جزوه وخودکار
خواب رفتنای سر کلاس
تداخل کلاس های عمومی با بیمارستان
نمره کم کردنای غیبت های اضافه
و
.
و
.
.و خیلی از این ( و) ها که بعد از همین یه نفس راحت شروع میشن .

از شوخی گذشت ورود دانشجویان عزیز به ترم جدید تیریک میگم ،موفق باشید وقبل امتحانات" افسانه درس خواندن در طول ترم" رو تجربه کنید .

با مــــــــــــــــــا همراه باشـــــــــــــــــید در ترم (6)

دانشجویان در ایام امتحانات چگونه درس بخوانند؟؟

نکات مورد توجــــــــــــــــــــه.:.

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
برای خوندنش ادامه مطلب بزنید حیف از دستش ندید حقیقته ...

ادامه نوشته

روز دانشجو مبارک

یار دبستانی من
با من و همراه منی
چوب الف بر سر ما
بغض من و آه منی

حك شده اسم من و تو
رو تن این تخته سیاه
تركهٔ بیداد و ستم
مونده هنوز رو تن ما

دشت بی فرهنگی ما
هرزه تمومه علفاش
خوب، اگه خوب
بد، اگه بد
مُرده دلای آدماش

دست من و تو باید این پرده‌ها رو پاره كنه
كی میتونه جز من و تو درد ما رو چاره كنه؟
یار دبستانی من...

.::::روز دانشجو بر تمامی دانشجویان مبارک::::.