.. جایی برای
.. جایی برای

.. جایی برای

شخصی

ایست!!

مدام داری رفتنت را عقب میندازی

و خودت را به حاشیه مشغول می کنی،

گاهی هم از فرعی ها میروی،

که چه بشود.

تو که میدانی راه فقط، از این جهت می رود.

و هر قدر از راه های میانبر،

حاشیه ها و فرعی های تاریک بروی

آخرش به جاده ی اصلی میافتی..

یعنی راه دیگری نیست.. 

این پای تو نیست که به راه اصلی می رسد،

خیر جاذبه راه، و نور است که ترا می کشاند

و از میان هزارتوی تاریک آخرش به برون می کشد..


داری.. از چه سرباز می زنی؟