.. جایی برای
.. جایی برای

.. جایی برای

شخصی

ایست!!

مدام داری رفتنت را عقب میندازی

و خودت را به حاشیه مشغول می کنی،

گاهی هم از فرعی ها میروی،

که چه بشود.

تو که میدانی راه فقط، از این جهت می رود.

و هر قدر از راه های میانبر،

حاشیه ها و فرعی های تاریک بروی

آخرش به جاده ی اصلی میافتی..

یعنی راه دیگری نیست.. 

این پای تو نیست که به راه اصلی می رسد،

خیر جاذبه راه، و نور است که ترا می کشاند

و از میان هزارتوی تاریک آخرش به برون می کشد..


داری.. از چه سرباز می زنی؟

نظرات 2 + ارسال نظر
مهربانو دوشنبه 4 شهریور 1398 ساعت 16:21 http://baranbahari52.blogsky.com/

بهمن شنبه 2 شهریور 1398 ساعت 10:45

عالی و مثل همیشه دل نشین و تا حدودی رویایی

و اگر جمله آخر نبود می گفتم این نوشته ابتر بود.
یعنی چیزی کم داشت که کاملش کند.

گیر کردن توی کلافی از جنس احساس!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد