.. جایی برای
.. جایی برای

.. جایی برای

شخصی

چرا تردید..

دقت کردم وقتی میاد طرفت...بهش راه نمیدی

.

.

وقتی تو به سمت او کشیده میشی ..حال نوبت اوست

که راه ندهد..

معنای این کارا چیه؟

چرا تکلیفت رو با خودت روشن نمیکنی..

+ نمیدونم ...انگاری یه ترس درونیه..

نمیدونم حس میکنم هر دومون دلمان میخواد این حس

زیبای دوست داشتن رو باهم زندگی کنیم..اما...

_اما چی؟

+ اما همان ترس موهوم ناشی از واقعیت های زندگی مون و موانعی

که به آن واقفیم...

_یا رومی ،روم باش یا که زنگی زنگ...و تردیدت رو حل کن...


تردیدهایی که فرصت های زندگی رو می سوزاند.


برای تو


واژه چه سرکش و وحشی

به خیالم می برد یورش

به پا می خیزد خاطره

باز لحظه های گریزان را

می کشد به بند...

صاعقه می زند بر تارک شب های من

نوید باران عشق دارد

ببار ای باران..

شاید که همسفرباران شوم.