.. جایی برای
.. جایی برای

.. جایی برای

شخصی

باورم کن

نمیدانم  آهنگ " باورم کن" را با صدای علی زند وکیلی را شنیده اید یا نه ..اما صدا و شعر و موسیقی

زیبای آن کوکتلی شده که به جان می نشیند و روح را سرمست می سازد..

 چند ده بار شنیدمش..

خدانکنه آهنگی به دلم بشینه...دیوونه اش میکنم. پخش را روی تکرار آن تنظیم می کنم و آنقدر تکرار

آن را می شنوم تا داد خود خواننده دربیادد

از این حرف ها گذشته صدای زخمه عود در متن آهنگ حلاوت خاصی به آهنگ بخشیده بود. راستش به

ندرت از صدای این ساز خوشم بیاد اینش مهم نیست آنچه واسم  جالب توجه بود ترکیب صدای آن با

موسیقی ایرانی و سنتی ما بود که ..

تا آنجایی که یادم است یکی از سازهای اصیل عربی است .. اما خیلی زود یادم افتاد قبلا  هم صدای 

آنرا درمتن آهنگ های ترکی هم شنیدم...شاید نتوان شناسنامه دقیقی برایش پیدا کرد که متعلق

به که و کجاست اصلا چه اهمیتی دارد چرا مدام به دنبال این هستیم که  ثابت کنیم  که چیزهای خوب

و زیبا  فقط مال ما است؟

کاش طعم و عطر باشند که زمین را به جایی بهتر برای زندگی بسازند به دور از مرزها و طبقه بندی ها..

و موسیقی و زبان راهی برای ارتباط و دوستی شود ...

یه چیزی شبیه قوطی های ادویه ی مادر در آشپزخانه که ساده ترین غذاها راخوشمزه می کند...



باورم کن ...من هم بی تو..

ترس

نا امید شدن از آدما چیز بدی نیست..

حداقل اون آدم را در نگاهت تمام میکند...

همیشه   تمام شدن آدما مث سایه ترسناک همراهم بود.

اما الان فهمیدم چه ترس بی جهتی بوده...


برای تو

بازم دستت خورده به شیشه عطر

سُر خورده  از دور

روی کاغذ پاره های من..

می شنوی رایحه کلمات  را..
شمیم عشق شان قلم را مست و سرخوش
با خیال تو به رقص آورده..
سطر به سطر در گوش تو زمزمه می کند
"دوستت دارم"