.. جایی برای
.. جایی برای

.. جایی برای

شخصی

نامه ای برای تو...

نیاز به حرف زدن و نداشتن یک شنونده ی محرم...

و حرفایی که دلم میخواست به تو بگویم مرا به نوشتن

وا داشت و در همه ی اوقاتی که مینوشتم ترا می دیدم

که پشت این ینجره به روی صندلی خیره به من نشستی

و در سکوت داری به حرف های من گوش می کردی...

و صبورانه پابه پای من آمدی

گوش کردی ..

گاهی دلم میخواست جوابم بدهی...با کلماتی زنگدار...

اما تو می خواستی در سکوت حرف هایت را کم کم از نگاهت

بخوانم...و عوض  آن من همه ی هیاهوی ذهن و دلم را به برون

بریزم...

میدانی  هربار درس تازه ای از آمدن تو یادمی گیریم

حیفم می آید آنرا ننویسم...

از ته دل برایت حال خوش را آرزومندم....


نظرات 2 + ارسال نظر
علی امین زاده دوشنبه 29 آبان 1396 ساعت 21:44 http://www.veryveryinteresting.com

پس از نو بنویس...
حال همه ی ما خوب است اما تو....

حال خوب چندلایه است اما قطعا هر وقت حال دلم خوب باشه و حرفی برای گفتن داشت می نویسم....
امیدوارم شما هم همواره در بهترین حال و روز باشید.

باران پاییزی شنبه 13 آبان 1396 ساعت 11:01 http://baranpaiezi.blogsky.com/

شاعر می فرماید:
اگه یه روز بگم ازین حگایت
که به تو کردم عادت
دلم پیش دلت
مونده تو زندون رفاقت

ووی غش کردم...
قربان مهربانیات

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد