چرا انجام کارهای کوچک آدمو راضی نمیکند...لذتی نداره و اگر هم داشته باشد کوچک و آنی
است و همین کوچک بودنش فاقد ارزشش میکند
نمیدونم کوچیکی کار است که آنرا در نظر ناچیز میکند یا لذت ناپایدار آن است که آن را کوچک
ساخته..
آدمی همیشه دلش می خواهد اگر کاری قراره انجام بده بزرگ باشد..
کارهای بزرگ ..قدم های بلند...
کارهای بزرگ و قدم های بلند جهش ایجاد میکند و این تغییر و جابجایی ملموس و دیدنی است.
احساس رضایت بیشتری رو بدنبال دارد که در گام های کوچک نامحسوس است.
ولی خوب که فکر میکنم میبینم تک بعدیه..
چون تا قدم های کوچک نباشد قدم های بزرگ هم برداشته نمی شود درواقع گام های بزرگ
مجموعه ای از قدم های کوچک است.
از طرفی اون حس بد وتلخ نارضایتی از کارهای کوچک اگر نبود که شوری برای کارهای بزرگ
ایجاد نمیشد پس همان حس ترا ترغیب می کند که بازم رو به جلو بروی..
رضایتمندی موجب توقف میشود پس خوبه که به کارهای کوچک قانع نماند اما به نحو احسن انجام
دادنشون مهارت ها رو بالا میبرد و نردبانی میشوند برای کارها و مسولیت هایی بزرگتر..
ضمنا هر کاری هدفی رو دنبال میکند پس اون هدف و برنامه است که کوچکی و بزرگی یه کار را
معلوم میکند.
پس نتیجه میگیرم علاوه بر اینکه گام ها و کارهایم رو کوچک نشمارم هدفم رو هم بشناسم و اگر حس
نارضایتی در پی داشت اون حس نیروی محرکی باشد برای رو به جلو رفتن باشد.
سلام
عیددون مبارک
ایشالا زیر سایه حق شاد و پیروز باشید
سلام به دوست گرامی
امید است که برکات عید بدرقه ی راهت باشد.ممنونم از عیدانه ات♧♧♧♧
نادی عزیز
مشکل منم از همین خلیفه الله شدنه ...
آیا کمترین احترام به نوع انسان این نبود که برای سپردن این مسئولیت سنگین ازش نظر میخواستن ؟
اصلن مسئله ی خلقت و تبعات قبل و بعدش برام قابل هضم نیست و متاسفانه توی این مرحله از شک مثه خر در گِل موندم ...
دوست عزیز میدانم این روزها از زمین و زمان می بارد و ذهن همه رو آشفته کرده...
و این آشفته گی ها ایمان مردم رو هدف گرفته ..محصول شک نابجا و از بین بردن باورها هرج و مرج است...امیدوارم شک شما مقدمه یقین باشد.
در مورد اینکه چرا برای خلیفه شدن از ما سوال نشده...مگه شما برای به دنیا آوردن فرزندانتون با اونها صلاح مشورت کردی..
آفریننده هدفی رو دنبال میکنه که به آن ایمان دارد..کاش به ذات انسان بودن خود باقی بمانیم دینداری و خلافت پبشکش...
انسان شاید بخاطر پیچیدگیهایش واقعن موجود ناشناخته ای است .
گاهی یه کمک کوچک به یک مورچه اونو غرق لذت میکنه و گاهی بریدن سر ده ها انسان خم به ابروش نمیاره ...
اگر دستم رسد بر چرخ گردون ...
اونوقت من میدونم و اون و اینهمه سوالهای بی جواب ...
"انسان"بله اگر از انسانیت چیزی در وجود آدمی باشد..که معمولا دل مردمان عادی به درد میاد اما اونایی که تو راسند انسانیت رو بهای قدرت دادن...
دوست عزیزم جمله ی آخرت میگه دلت شدیدا به درد آمده...خداوند وقتی مارو خلیفه ی خود کرده ایمان داشت که دخالت مستقیم نکند..
تا چی رو بزرگ محسوب کنی.
گاهی لذتها و کارهای کوچک خیلی مزه می ده. عین یه توت فرنگی روی یک کیک بزرگ شکلاتی.
منظورم کارهای کوچکی که بتوان گره از کار کسی باز کرد و دلی را شاد کرد..مگر نه لذت هایی از این قبیل رامیتوان در هرتجربه ی کوچک و ساده ای هم یافت..
واای کیک شکلاتی