نگاه کن به آدمهای دورت ...دلت می خواهد شبیه کدام باشی...هیچ کدام...چرا؟..چون دلم نمی خواهد مثل آنها فکر کنم یا مسیر آنها را آمده باشم..اگر بگویم که آنها تصویری از تو هستند اما در ابعاد دیگری...!!! یا دست کم اینطور فکر کن...؟...خب چه فایدهای برای من دارد؟...اشتباهات آنها را تکرار نمی کنی.. اینم بگویم که قطعا آنها هم نمی خواهند مثل تو باشند..بله این و میدانم...چون مدل من ...مدل تو چی؟ وابستگی چیز بدی است. واقعا؟ آره...و اگر اختیاری در انتخاب بود منم انتخاب نمی کردم. بله منکر این نمی شوم که این رکود، فرصتی شد که راهی را بروم که با آدمهایی آشنا بشوم که فقط از این مسیر امکان آشنایی با آنها را داشتم. و اعتراف میکنم قشنگ ترین اتفاق زندگیم، آشنایی با دوستانم بود و میزان اثرگذاری هریک بر روح و روانم..تاثیر مثبتی بود که بخشهایی از وجود مرا رشد داد. ناراحت نیستم و نمی خواهم حسرتی بخورم، فقط آرزو میکنم که ای کاش دوباره فرصت زیستن پیدا می کردم...یعنی برگردی از نو بیای..نه از همین جا به بعد لاین زندگیم جابجا میشد...خب دلت می خواهد چطور شوی؟...خب روی پای خود بایستم و مستقل بشوم...بعدش؟...خب کار می کنم و خودم را اداره می کنم و همهی چیزایی که دلم خواست را تجربه کنم و در کنار زندگی خودم حواسم به پیرامونم هم باشد. دلم می خواهد مرهمی برای درد و رنج آدما باشم.
کاش اینو یک در خواست تلقی می کرد و پای آنرا امضاء می کرد...کی؟...خدا