فصل خزان به نیمه خود رسیده...
یکی پائیز رو خاموش و ملال انگیز می بیند و آن
یکی پائیز را وحشی و پرشور..
اما من میگم پائیز عاشق است
معشوق است
شاعر است
نقاش است
نوازنده است
رقص را هم خوب میداند..
راستی..بلده آواز هم بخواند..
دلتنگی و غم شیرین و هوای ملا ل انگیزش هم عارفانه است..
ادامه دارد..
همه روزهات پر از شور عارفانه و عاشقانه
به به ایوا جان

مننونم...حال فرراری ست و فهمیدنش زمان برست
توصیفت از پاییز خیلی خوب خوب نادیا
خب تو عمق پاییز رو دیدی و توصیفش کردی. به نظرم هر کس معنایی برای زندگی داشته باشه خوب از هر چی براش معنای خوب و یاد بد و ... داره
چقدر خوبه که یاد گرفتی زندگی رو خوب نگاه کنی
بله ممنون استادم هستم که تمرینات سختی بهم داده تا حداکثر ظرفیت هام رو فعال کنه و به نگاهم وسعت بده..


و این ضریب زندگی رو در من بالا می بره ..از همه مهمتررفاقت با خودم رو تقویت کرده...
شادی جانم ممنونم که اومدی
اگه پاییز میدونست اینقدر هوادارش هستی....
تموم نمیشد... چهار فصل میشد پاییز...
من باید ممنون پائیز هم باشم که وقتی میاد اجازه میده دوشادوشش قدم بزنم و زیبایی ها را ببینم و حس کنم ...تست حیات از من میگیره و متوجه میشم هنوز نامردی های روزگار نتونسته احساسم رو ازم بگیره...
اون میدونه که میاد سراغم
ولی راضی نیستم که چهارفصل بشه پائیز..چون میترسم عشقم به پائیز به نفرت تبدیل بشه...
مگه نشنیدی دوری و دوستی
سلام بر نادی عزیز
چه تابلوی زیبایی از پاییز خلق کردی بانو ...
منم پاییز رو دوست دارم و به نظرم اصلاً هم ملال آور نیست...
آرامش بخش و دل انگیزه ...
منتظر ادامه اش هستیم
سلام بر نگین خانم عزیز




خوشآمدی
بله دل انگیز و دل پذیر..
من فکر وقتی حس ملال انگیزهم که بده بازم نشانه ی خوبی است چون نشان میده صاحب اون حس ،حساسیتی داشته و توانسته با پائیر ارتباط بگیره...و این میتواند امیدبخش باشه که هنوز بی تفاوت نشده...
ممنونم که آمدی خوشحال شدم
پائیزذوق و استعداد آدمی رو بیدار میکنددوران دانشجویی رو خوب یادم مانده که چطور حال و هوای پائیز از آدم شاعرو نقاش و آهنگسازو آوازخوان و بقول شما عارف و عاشق می سازد..
بله به فراخورحال هرکسی ایده و الهامی میبخشد
حس غم و وجد رو توام دارد..شاید حس غمش بابی برای فهم ودرک معنویت بیشتر باشد..
در هرحال چند وجهیه...
بازم ممنونم که وقت گذاشتی
سلام

زنگ تفریح هم حرفیست
اتفاقی به وبلاگتون رسیدم وکلافه بودم اما نوشته هاتون منو برد به روزای بیخیالی..متشکرم
سلام آقا مهدی

خوشآمدی
در هرحال خوشحالم که دوباره اومدی..هیچ چیز نمیتواند جلوی جریان زندگی رو بگیره پس خیلی فرق نمیکنه جدی یا شوخی بگیریش..
بد نیس گاهی برای تجدید قوا روزای بیخیالی رو مرور کنی