.. جایی برای
.. جایی برای

.. جایی برای

شخصی

برای تو


واژه چه سرکش و وحشی

به خیالم می برد یورش

به پا می خیزد خاطره

باز لحظه های گریزان را

می کشد به بند...

صاعقه می زند بر تارک شب های من

نوید باران عشق دارد

ببار ای باران..

شاید که همسفرباران شوم.

نظرات 2 + ارسال نظر
بهمن پنج‌شنبه 11 شهریور 1395 ساعت 22:12 http://www.life-bahman.blogsky.com

عالیه عالی...
ولی صادقانه عرض کنم اگه از دلنوشته های خودتونه که باید بگم محشره محشر
آخه میدونی، وقتی یه جمله ای رو میشنویم اول دلمون میخواد بدونیم مال کیه! وقتی اسم نویسنده اش رو فهمیدیم دیگه کار نداریم چی گفته بلافاصله تعریفش میدیم...
حالا این نوشته رو که خیلی عالی نوشته شده عرض میکنم عالیه ولی خدائیش اگه اسم شما روی این نوشته مزین شده که باید گفت محشره

ممنونم
بله دلنوشته ی خودمه..
ممنونم که گهگاهی نگاه گرمت رو به این پنجره
می بخشید

علی امین زاده چهارشنبه 13 مرداد 1395 ساعت 10:35 http://www.pocket-encyclopedia.com

باران تویی....

باران توای به خاک من بزن بازآ ببین که بی مهِ تو من هوای پر زدن ندارم
باران توای به خاک من بزن بازآ ببین که در رهِ تو من نفس بریده در گذارم

مگر ندانی.. چو از تو دورم.. بی راهه ای خموش وتار،بی عبورم
نمی توانم.. ِدگر بگویم… که من اسیرِ این خزانِ تو به تویم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد